زينب جونمزينب جونم، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

شيطونكهاي خونه ي ما◕ ‿ ◕

نصيحت هاي مادرانه

انچه هستي هديه خداوند به توست و انچه خواهي شد هديه تو به خداوند است. اعتماد مانند يك كاغذ است وقتي مچاله شد ديگر نمي تواند به حالت اولش برگردد. هيچ گاه منت كسي را نكشيد اگر شخصي واقعا دوستتان بدارد هميشه با شما همقدم خواهد بود.هميشه حقيقت را بگوييد حتي اگر صدايتان بلرزد.نگران انچه ديگران پشت سرتان ميگويند نباشيد انها كساني اند كه بجاي يافتن كاستي هاي زندگي خودشان مشغول يافتن كاستي هاي زندگي شما هستند. مراقب كساني كه سفره دلتان را برايشان باز مي كنيد باشيد فقط ادمهاي كمي هستند كه واقعا برايشان مهم است بقيه فقط مي خواهند سوژه  اي براي سخن چيني داشته باشند. و حرف اخر هيچ وقت و در هيچ زمان اين را فراموش نكنيد كه مامانتون هميشه و در همه حال...
29 خرداد 1392

اين روزهاي شما

حسام كه يه ماهي ميشه تعطيل شده ديگه خسته شده از بيكاري واز اونجايي كه عاشق فوتباله علي رغم ميل باطنيم كلاس فوتسال ثبت نامش كرديم البته كلاس قرانم ميره . زينبم كه اين روزها با هيچ بچه اي نميسازه حتي با حسام ولي فكر ميكنم تو اين سن خيلي از بچه ها اينجوري باشند ولي با اين حال عاشق دو تايشونم فعلا ...
29 خرداد 1392

من اومدم

سلام به بچه هاي گلم از امروز اومدم براتون بنويسم از خاطرات با هم بودنمون ميدونم يه كم دير اومدم وپسر و دخترم واسه خودشون اقا و خانمي  شدند ولي خوب به قول معروف ماهيو هر وقت از اب بگيري تازست امروز كه دارم مينويسم حسام گلم نه سالشه و زينب جونم چهار سالشه ...
29 خرداد 1392
1